خاطرات یک مسافر

الهـی به هر نام که مرا خوانند به بندگی تو معروفم، آن کس که تو در زندگانی او هستی زنده و جاوید است...

خاطرات یک مسافر

الهـی به هر نام که مرا خوانند به بندگی تو معروفم، آن کس که تو در زندگانی او هستی زنده و جاوید است...

خاطرات یک مسافر

در این وبلاگ قصد دارم خاطرات شخصی و مسافرت هایم را بنویسم.
هر انسانی عطر خاصی دارد
گاهی برخی عجیب بوی خدا می دهند
آدم هایی هستند که دلبری نمیکنند،
حرفهای عاشقانه نمیزنند،
چیز خاصی نمیگویند که ذوق کنی
آدمهایی که نمیخواهند عاشقت کنند..
اما عاشقشان میشوی!
ناخواسته دلت برایشان میرود...
این آدمها فقط راست میگویند
راست می گویند با چاشنی قشنگ " مهر"
لبخند میزنند نه برای اینکه توجهت را جلب کنند،
لبخند میزنند چون لبخند جزئی از وجودشان است...
لبخندشان مصنوعی نیست، اجباری نیست
در لبخندشان خدا را میبینی....
اینها ساده اند
حرف زدنشان...
راه رفتنشان...
نگاهشان....
ادعا ندارند، بی آلایشند، پاک و مهربان....

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۶ مطلب در اسفند ۱۴۰۱ ثبت شده است

سوگند

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • مسافر

اتوبوس

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • مسافر

خیال

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • مسافر

حکمت

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • مسافر
  • ۰
  • ۰

نمی دانم چه هستم، نمی دانم که هستم

نه خوشبختم نه نالان، نه خوش فکرم نه نادان

نه بر عرشم نه بر قعر، نه بر تختم نه در فقر

نه بر عالم امیرم، نه بر نانم فقیرم

نه با ایمان نه کافر، نه در اول نه آخر

نه چون کوهی کبیرم ، نه چون موری صغیرم

نه بخلی در درونم، نه عشقی در زبونم

نه پر بارم چو حافظ، نه بی بارم چو واعظ

نه پر مغزم چو خیام، نه بی مغزم در ایام

نه بر نظمم چو سعدی، نه بی نظمم چو نقدی

نمی دانم چه هستم، نمی دانم که هستم

....

 

 

  • مسافر
  • ۰
  • ۰
  • مسافر