چند روزیه دلم خیلی گرفته و در تردید بودم. داشتم فکر میکردم که راهی برای کاهش استرسهای روزانهام بیابم. برای اینکه از این ناکامیها حرص نخورم. دلم از بیمهریها نشکند و ترسم از آینده کمتر گردد. ناگاه به دلم خطبه 131 نهج البلاغه اومد که نمی دونم آخرین بار کی خونده و یا شنیده بودم ولی اصلا مشخص بود که از اعماق ذهنم بیرون آمده و مدتها این دُر نایاب در گوشهای از ذهنم خاک میخورد.
اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یَکُنِ الَّذِی کَانَ مِنَّا مُنَافَسَةً فِی سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاسَ شَیْءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ، وَ لَکِنْ لِنَرِدَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِینِکَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِی بِلَادِکَ، فَیَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِکَ وَ تُقَامَ الْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدُودِکَ. اللَّهُمَّ إِنِّی أَوَّلُ مَنْ أَنَابَ وَ سَمِعَ وَ أَجَابَ، لَمْ یَسْبِقْنِی إِلَّا رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) بِالصَّلَاةِ.
خدا می دونه که چقدر این سخن به دلم نشست. حالا ترجمه فارسی شو هم میذارم که چشم نوازتر بشه:
"خدایا تو مى دانى که آنچه انجام دادیم نه براى رغبت به قدرت بود، و نه براى زیاده خواهى از مال بى ارزش دنیا، بلکه براى آن بود که نشانه هاى دینت را به جایش باز گردانیم، و برنامه اصلاح را در شهرهایت آشکار کنیم، تا بندگان ستم کشیده ات ایمنى یابند، و حدود معطّل شده ات اقامه گردد. بار خدایا، من اولین کسى هستم که به تو دل داده، و امرت را شنیده و پاسخ گفته ام، احدى در نماز جز پیامبر صلّى اللّه علیه و آله بر من پیشى نگرفت."
خدایا من خاک پای مقربانت هم نیستم ولی از تو تمنا دارم مرا در مسیری درست قرار دهی و از بلاها برهانی. خدایا تو خود میدانی من تاکنون به دنبال نام و نشان نبودم و دلم را در گروی محبت تو نهادم و امید دارم محبت غیر از تو را در آن راهی نباشد. خدایا مرا از مشکلات برهان و در راهی که هستم ثابت قدم و استوار بگردان و توفیق کسب رزق حلال را نصیب من بگردان، من اگر به جاه و مقامی رسیدم و اگر به منزلت و ثروتی رسیدم قسم میخورم تا جز در راه تو خرج نکنم. قسم میخورم در استفاده از مال دنیا از اسراف بپرهیزم و از آنها که در دل تنها تو را دارند و با قلبی شکسته به رویت می شتابند غافل نشوم. گاهی فلسفه مهاجرت دل بریدن است، دل بریدن از دنیا، دوری از تعلقات، چرا که مولای متقیان و مولود کعبه هم رهسپار نجف اشرف شد. نبی اکرم هم مهاجرت را بنا بر جبر زمانه و در راستای اعتلای دین خدا برگزید. همین امام هشتم که دل در گرو او نهادم هم مسافر بود و غریب... این غربت رسم زیباییست... گر تو گرفتارم کنی، من با گرفتاری خوشم...ان شاالله روزی که همینجا برای خودم از خدماتی بنویسم که به بندگان دلشکستهی خدا کردم...
- ۰۲/۱۱/۱۵