نمی دانم چه هستم، نمی دانم که هستم
نه خوشبختم نه نالان، نه خوش فکرم نه نادان
نه بر عرشم نه بر قعر، نه بر تختم نه در فقر
نه بر عالم امیرم، نه بر نانم فقیرم
نه با ایمان نه کافر، نه در اول نه آخر
نه چون کوهی کبیرم ، نه چون موری صغیرم
نه بخلی در درونم، نه عشقی در زبونم
نه پر بارم چو حافظ، نه بی بارم چو واعظ
نه پر مغزم چو خیام، نه بی مغزم در ایام
نه بر نظمم چو سعدی، نه بی نظمم چو نقدی
نمی دانم چه هستم، نمی دانم که هستم
....