+ داداش میای حرفای مردونه بزنیم.
-باشه چشم
+داداش برای آیندت برنامه ریزی کردی؟
-مگه تو کردی؟
+آره، همه باید برا کاراشون برنامه ریزی کنند.
-خوب چی برنامه ریزی کردی؟
+ من اول اندازه امیر خاله می شم می رم پیش دبستانی، بعد اندازه ابوالفضل خاله می شم می رم مدرسه بعدشم می رم دانشگاه.
-خوب
+اونجا می خوام رشته"دکترحیوونا" رو بخونم و دکتر حیوونا بشم.
-پس میای تهران پیش من؟
+ نه من اینجا دانشگاه شهر خودمون می رم که شب ها برگردم خونه که مامان و بابا تنها نباشند؛ ولی غصه نخور پولدار شم با هواپیما میام پیشت.
- خوب
+ بعدش اول زن می گیرم که برام دوقلو ناز بخره که نوبتی یکی مون بخوابه و یکیمون مواظبش باشه البته می خوام سه تا بچه داشته باشم دو تا پسر و یه دختر
- خوب
+ زنم هم می خوام از ؟؟ (محرمانه) باشه شهر خودمون که اونم دلتنگ مامان و باباش نشه. مگه تو می خوای از تهران زن بگیری؟
- خوب اسم زنت چیه؟
+ الان که نمی تونم بگم. من همه چی رو باید بگم؟ من باید اول یکی رو انتخاب کنم بعد اونم من رو بخواد بعد میشه زنم.
-آها
+ بعدش کار کنم پولدارتر شدم یک تیبا می گیرم و کم کم یه زمین می گیرم و چند طبقه می سازم که مامان و بابا هم نزدیک باشن کمکی خواستن من باشم تنها نباشن. بعدش شاید خودمم چند تا گاو و گوسفند بگیرم.
-آها
+ البته یه ماشین باری هم برا کارای کنار خودم می خوام ولی اول باید خونمو بسازم.
🤔🤔😯😯
- ۹۹/۰۲/۱۵