دیشب خواب یه پروانه قشنگو دیدم که از دیدنش سیر نمی شدم. بلند شدم و فکر کردم یادم اومد که سالروز تولد مرحومه خانم پروانه وثوق هست، مادرترزای کودکان سرطانی ایران و یکی از اسطوره هایی که خیلی دوستش دارم.
توی قرآن داریم که خدا گفته برای هیچ کس دو تا قلب قرار نداده (ما جَعَلَ اللهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَیْنِ فی جَوْفِهِ)، حالا از بخت بد روزگار همون یه قلب من هم سال قبل شکست. ولی من ترمیمش کردم و همه ذرات خورد شدشو دوباره کنار هم گذاشتم. الان می فهمم خدا در قلوب شکستس (أنا عند المنکسرة قلوبهم لأجلى) یعنی چه. شاید پروانه ی افسانه ای ایران و مادرترزای فارسی زبان ما هم یه روز قلبش شکسته بوده...
بعد صرف صبحونه تصمیم گرفتم تا محل کارمو قدم بزنم یهو چنان بارونی اومد که الان تو آلاچیق پارک پناه گرفتم.