خاطرات یک مسافر

الهـی به هر نام که مرا خوانند به بندگی تو معروفم، آن کس که تو در زندگانی او هستی زنده و جاوید است...

خاطرات یک مسافر

الهـی به هر نام که مرا خوانند به بندگی تو معروفم، آن کس که تو در زندگانی او هستی زنده و جاوید است...

خاطرات یک مسافر

در این وبلاگ قصد دارم خاطرات شخصی و مسافرت هایم را بنویسم.
هر انسانی عطر خاصی دارد
گاهی برخی عجیب بوی خدا می دهند
آدم هایی هستند که دلبری نمیکنند،
حرفهای عاشقانه نمیزنند،
چیز خاصی نمیگویند که ذوق کنی
آدمهایی که نمیخواهند عاشقت کنند..
اما عاشقشان میشوی!
ناخواسته دلت برایشان میرود...
این آدمها فقط راست میگویند
راست می گویند با چاشنی قشنگ " مهر"
لبخند میزنند نه برای اینکه توجهت را جلب کنند،
لبخند میزنند چون لبخند جزئی از وجودشان است...
لبخندشان مصنوعی نیست، اجباری نیست
در لبخندشان خدا را میبینی....
اینها ساده اند
حرف زدنشان...
راه رفتنشان...
نگاهشان....
ادعا ندارند، بی آلایشند، پاک و مهربان....

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

عید غدیر

عید غدیر هست مولا جان... عیدتون مبارک... من عیدی مو گرفتم پیش پیش وای کرم اهل بیت زیاده، در دیزی بازه، گربه هم حیا نداره... یا امام علی، ممنونتم،  اگه قابل می دونی بازم عیدی بده. ..

عید همگی مبارک.

  • مسافر
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • مسافر
  • ۰
  • ۰

نحذط ملی مصکن

فکر می کنم صال 1400 بود که با روی کار اومدن دولط جدید ذمذمه نحذط ملی مصکن روضنه امیدی رو بین مردم بخط برگشته و در عارظوی خانه دار شدن ایچاد کرد. در همون اوان من هم با غبول این شرایت اکاظیون و با حزاران امید وارد این ترح مغدص شدم. در ایطدا غثد داشطم که در شحر صراصر فطنه و فصاد طهران ثکنی گظینم ولی اظ غرار معلوم من چون در این 8 صال صکونطم در طهران یا صرباظ بودم و یا دانشجو جظء مصتثعفین طهران محثوب نمیشدم و باید در شهرصطان محل طولدم صبط نام میکردم. بعد از صبط نام چند طعهد صنگین مبنی بر اظدواج طا زمان صاخط خونه گرفطند و تبغ مفاد غرارداد من اگر طا اون طاریخ نامعلوم اظدواج نکنم خونه و کل پولی که دادم پر میشه و خونه طحویل یک انثان مطدین مصطظعف انغلابی میشه یا یکی اظ مفادش این بود که من مصطظعف باید مدارکی اراعه می کردم که طوان پرداخط ماحانه بیثط میلیون طومن غثت رو دارم. بگظریم.

در یکصال اول شرایت این تور بود:

1- مهل بروژه: نا مشخث

2- مطراژ: نا مشخس

3- طاریخ شروع: نامشخث

4- ضمان طهویل: نامشخس

5- طعداد تبغاط: حنوظ مشخث نشده

طنحا چیظی که مشخث بود این که من باید هر اظ گاهی مبلق چحل میلیون طومن ناغابل رو به یه حصاب که مشخث شده بود بریظم و من هم هی میریخطم طوش (پول ها رو منزورمه). بعد اظ یکثال و واریظ دو غثت لتف کردند یک نغته روی نغشه مشخث کردند و گفطند خونه شما اینجا ثاخطه میشه ولی باید باظم فعلا 6 طای دیگه غثت چهل میلیون طومنی بدین شاید بعدش بحطون غرارداد دادیم. گظشط و نوروض امثال شب عیدی دوباره پیام دادن که چهل طومن بریظین و من هم با هر بدبخطی که بود ریخطم. دو ماه بعدش مجددا گفتن چهل طومن دیگه بریظین و من بازم ریخطم در حالی که طنها یه نغشه روی مپ دارم نه می دونم چند تبغه دارم، پروژه چیه و پیشرفطش چغدره اونم در هاشیه شهری که با توجه به اوزاع داغون اغتثادی و شرایت کاری هیچ وغط نطونم پامو طوش بظارم فغت میدونم که باید ماهی 20 میلیون از درآمد مثطظعفانه مو براش ظخیره کنم. آخه مگه من چغدر درآمد دارم؟ مصطظعفین عظیظ حتی اگه کار هم داشطه باشند (که البطه در اون ثورط دیگه مثطظعف هثاب نمیشن) هغوغ غانون کار ماحی ظیر ده طومنه اگر باشه. اظ ترفی شرت طهویل خونح حا هم طاهله. یعنی بر فرذ این که کار داشطه باشن و تبغ غانون مطاهل باشن و طعدیل حم نشن و ماحی 9 طومن بگیرن باید ماهی ده طومن از هغوغشونو بظارن برای اجاره و ده طومنشو بظارن برای افظایش پول پیش صر ثال و ده طومن هم بظارن برا خرید گوشط و طخم مرق و نان و کرایه طاکصی و میوه و طره بار و صرویص مدرصه بچه و شحریه مدرصه بچه و لباص بچه و یه صری خرجای ناخواصطه و غصت وام اضدواج و غصت وام جحیظیه و غصت وام رحن منظل و غصط جشن عروصی و غصط ماشینشون و برای طفریحاطشون. باغیشو هم کمیشو پص انداظ و کمیشو ثرف کار خیر می کنند طه طحش ثر ماه که یه بیصت میلیون ناغابل موند اونو حم میظارن برای غثت نحذط ملی مصکن تا نصل طنومندشون در آینده ثاهب خونه حای مجلل بشنو خوش بگظرونند و عیاشی کنند.

جای طشکر دارد ....به نزر شما اون نغته یه روذ خونه میشه؟ حطی اگر هم بشه من بعید می دونم بطونم برم و طوش بشینم چون طوی اون کویر کاری برای منی که جز خدا حیچ ندارم نیصط و دوما با این فشار غثتا بعید می دونم بطونم ظن بثطونم و اگر هم خونه ای طکمیل بشه به من طهویل نمیشه.... چه کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  • مسافر
  • ۰
  • ۰
  • مسافر
  • ۰
  • ۰
  • مسافر
  • ۰
  • ۰

خدایا توکل به تو...

شروع می کنم

یا علی

...

  • مسافر
  • ۰
  • ۰

هفته قبل خیلی دلم گرفته بود و تقریبا دل و دماغ هیچ کاری رو علی رغم سرشلوغی بی نهایتی که داشتم نداشتم...

بغض زیادی داشتم... به مادرم زنگ زدم و از گرفتاریهام گفتم و از نشدن ها.. می خوام هر کاری کنم یهو گره در گره میشه... ازدواج..کار...تحصیل...مهاجرت و .... و این که چرا این همه بد بیاری و گرفتاری و پیچیدگی تو کارای منه... مگه من به کسی بد کردم که کارما بخواد از من انتقام بگیره؟ مگه حق خوردم؟ مگه ظلم کردم؟ حداقل آشکارا هیچ کدوم از این ها رو انجام ندادم اگر ناخواسته چنین کاری کرده باشم هم خود نمی دانم و فقط خدا عالم است...

مادرم مثل همیشه صحبت آرومی کرد و گفت خدا می خواد از جلو چشش دور نشی و به قولی هر که در این بزم مقرب تر است، جام بلا بیشترش می دهند... چند آیه آرام بخش و چند مثال از گرفتاری های افراد متدین و خوش قلب دور و برم گفت که همچنان در گرفتاری ها یاد خدان... صداش آرامش بخش بود...

خدایا دوستت دارم

گر تو گرفتارم کنی
من با گرفتاری خوشم
گر خوار چون خارم کنی
ای گل بدان خواری خوشم

والاترین گوهر تویی
داروی جان پرور تویی
درمان دردم گر تویی
در کنج بیماری خوشم

آرد گرم غم جان به لب
کی آیـدم افغان به لب؟
با هر چه خواهد یار من
در عالم یاری خوشم

ای بهترین غمخوار دل
وی محرم اسـرار دل
خواهی اگر آزار دل
با آن دل آزاری خوشم

روزی اگر کامم دهی
یا آنکه دشنامم دهی
با این خوشم با آن خوشم
با هر چه خوش داری خوشم

تا گشته ام یار تو من
از جان برم بار تو من
عشق است اگر بار گَران
با این گَرانباری خوشم

گر وصل و گر هجران بود
گر درد و گر درمان بود
شاد و خوشم با این و آن
آری خوشم ، آری خوشم

با هرچه خوش داری خوشم
با هرچه خوش داری خوشم

  • مسافر

دلتنگی

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • مسافر
  • ۰
  • ۰

در دنیای امروز دموکراسی ظاهرا به عنوان یک اصل پذیرفته شده برای کل جهان پذیرفته شده و به نحوی میشه گفت وحی منزل شده ولی الان خوب میبینم این دموکراسی چنان شاهکاری هم نکرده چون مبنای اون تحلیل ذهن انسانه... حرف من اینه که انسان کامل نیست.. نمونه ای از شق القمرهایی که توسط همین انسان در همین صده اخیر پدید اومده رو می خوام امروز بنویسم:

1- میدونیم که نازیسم ها یکی از مبنای جنایاتشون آزمایش های انسانی بود. یعنی هزاران نفر رو به یه بیماری مبتلا تا سیکل واکنش های اون ها تا زمان مرگشون رو ببینند. نمونه هم در این مورد زیاده که در تنها یک موردش یه پزشک آلمانی یه دوقولوی 4 ساله رو توی اسید سولفوریک میندازه تا تغییرات حاصله رو تا زمان مرگشون ببینه و در نهایت استخون های باقی مونده شونو با هم مقایسه کنه. فیلم پزشک آلمانی محصول سال 2013 رو توصیه می کنم ببینید.

2- یک مشاور اعظم موسولینی به نام گراتزیانی با تفکرات فاشیسمی به دو کشور اتیوپی و لیبی حمله می کنه و به کمک افسرهاش نزدیک به یک میلیون انسان بی گناه از قبیل زن و بچه رو به بدترین شکل ممکن زجر کش می کنه. البته جالبیش اینه که این فرد هنوز هم برای مردم ایتالیا بسیار محترمه و هر سال براش کلی یادبود می گیرند. فیلم شیرصحرا شاهکار مصطفی عقاد با نقش آفرینی آنتونی کوئین رو حتما ببینید.

3- در بهبوهه جهانی دوم ژاپن چند مرکز تحقیقاتی میزنه که مهمترینش واحد 731 هست. در این واحدها چینی ها و بقیه ملت رو دستگیر و در اونجا تست های انسانی خطرناکی روشون انجام می دادند. مثلا یه لشکر رو می دووندند تا همشون بمیرند و بعد سیکل مرگ انسان با زمان رو به نمودار میاوردند. یا انسان ها رو منجمد می کردند تا تغییرات حاصله رو ببینند. اعضای بدن انسان ها رو قطع می کردند تا تاثیرش بر کم خونه رو ببینند. خون حیوان رو به انسان تزریق تا اثرشو ببینند. دست افراد رو منجمد و سپس کرم می کردند و گوشت فاسد شده شو برای آموزش دانشجویان زنده زنده می تراشیدند. آدم ها رو وادار به بارداری می کردند و بعد همه مریض ها و بیماران رو زنده زنده می شکافتند تا اثرشو ببینند. ادم ها رو توی میدون ها می بستند و اونجا رو بمباران می کردند تا ببیند چند درصد اعضای بدنشون قطع میشه. بعد ادمای بی دست و پا و چشم رو می بردند تا بهشون بیماری جدید منتقل کنند و ببینند چقدر دووم میارن و یا اون ها رو از گرسنگی می کشتند تا ببینند بعد چند روز می میرندو ادم ها رو توی خلا میزاشتن تا ببینن چقدر طور می کشه تا دل و روده شون بزنه بیرون و بمیرن و .... یه قاعده کلی هم بود که چون مراکز محرمانه بود نباید کسی زنده بیرون میومد تا اونها رو شرح بده و تهش همه افراد اونجا خاکستر می شدن. این ها علاوه بر کشتار چند صد هزار نفری نانجینگ بود و علاوه بر مسابقه افسران ژاپنی در بریدن صد سر انسان در کمترین زمان و علاوه بر کشتار بیولوژیکی شهرها... می تونید فیلم مردان پشت خورشید ساخت 1988 رو ببینید.

4- توی همون آشفته بازار که تو بند سه گفتم و ژاپن قصد داشت دنیا رو به چنگش در بیاره همین پدر دموکراسی نوین جناب آمریکا دو تا شهر ژاپن رو با بمب اتم ویران و هزاران نفر رو مجروح و زجرکش می کنه. تهش واحد 731 همه اسنادشو نابود و اسیراشو می سوزونه تا کسی نفهمه چی گندی می زدن ولی همین پدر دموکراسی نوین جناب ایالات متحده به همه اون پزشکای جانی حکم مصونیت قضایی و شهروندی میده. چرا؟ چون می خواد از آب گل آلود ماهی بگیره و کل اطلاعات اون پزشک ها رو دریافت و بزرکترین مرکز جنگ میکروبی رو خودش تاسیس و با این مرده خواری میشه قدرت نامبر وان جهان - قابل توجه سینه چاکان آمریکا

5- جنایات ایتالیا که تو بند دوم گفتم با سقوط حکومت فاشیسم وقت تموم میشه و موسیلینی مهمون هیتلر میشه. میلیون ها خون بی گناه بی پاسخ می مونه و بعد چند تا معامله نفع مادی این همه خون ریخته شده و ملت زجر دیده میشه یه بازار پر پول برای روباه پیر جهان بریتانیای کبیر...

6- همین بریتانیا و مسکو در یک همدستی حدود صد سال قبل یه خشکسالی و قحطی تو ایران ایجاد می کنند و وبا و طاعون رو شیوع میدن و مزارع رو آتیش می زنن و بلایی سر ایران میارن که خیابون ها پر مرده میشه و خانواده ها هم به هم رحم نمی کنند. خاطرات قحطی بزرگ رو می تونید توی نت سرچ کنید فیلمای زیادی هم ساخته شده ولی اسنادش رو تا به امروز دولت بریتانیا منتشر نکرده در حالی که طبق قانون باید 70 سال قبل منتشر می کرد. جمعیت ایران توی اون بازه طبق مدارکی از 30 میلیون میشه 15 میلیون...

"محمد علی جمالزاده می گوید: «جنگ اول جهانی در آستانه اتمام بود که در دل شبی تاریک و هولناک سه سوار ترسناک که هر کدام شمشیر و شلاقی به بر داشتند به آرامی از دیوارهای شهر عبور کردند و به آن وارد شدند. یک سوار نامش قحطی، دیگری آنفلوانزای اسپانیایی و آخری وبا بود. طبقات فقیر، پیر و جوان، همچون برگ پائیزی در برابر حمله این سواران بی‌رحم فرو می‌ریختند. هیچ غذایی پیدا نمی‌شد، مردم مجبور بودند هرچه را که می توانستند بجوند و بخورند. به زودی گربه و سگ و کلاغ را نمی‌شد یافت. حتی موش‌ها نسلشان بر افتاده بود. برگ، علف و ریشه گیاه را مانند نان و گوشت معامله می‌کردند. در هر گوشه و کنار، اجساد مردگان بی‌کس و کار پراکنده بود. بعد از مدتی مردم به خوردن گوشت مردگان روی آوردند» تا به این صورت قحطی شمال تا جنوب کشور را فرا بگیرد. چنانکه بنابه گفته والاس اسمیت موری کاردار آمریکا در ایـران یک سوم جمعیت ایـران در اثـر گرسنگی و بیماری های ناشی از سوءتغذیه از میان رفتند."

7- خیلی نزدیکتر از این ها همین سال 1994 میلادی در سایه سکوت سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری و بدون هیچ واکنشی از جانب اون ها یه میلیون انسان بی گناه تو رواندا به بدترین شکل در عرض 100 روز به قتل می رسن ... این پدیده مقارن میشه با قتل عام های جنگ های بوسنی در همون زمان و با همون سکوت ها

8- همین مهد تمدن دنیا آمریکا کلی بیماری رو به زندانیا و مردم بی گناه منتقل تا نتیجشو ببینه که تهش بیل کلینتون سال 94 بعد قدرت گرفتن در رقابت های انتخاباتیش همه اینا رو افشا می کنه.. جنایاتی که روی برده داری در این مهد تمدن رو سفید کردند..

9- همین روزها هر روز متوسط 1000 گاو روزانه در اسپانیا، فرانسه، کلمبیا و مکزیک طی یک جشن به وحشیانه ترین شکل زیر کف زدن های تماشاچیا زجر کش میشن و این کار مهر اصالت یونسکو رو برای خودش گرفته و در شبکه های اجتماعی به عنوان حیوان آزاری تقبیح نمیشه بلکه به عنوان سنت تشویق میشه.

10- همین سال های قبل کلی زنده به گور کردن رسمی حیوون های بی گناه رو دیدیم.

تازه من خیلی کم گفتم.. همش هم مال دهه های اخیر و وارد تاریخ نشدم. همش هم اونچه که کاملا قانونی اتفاق افتادو گفتم. از جنایات صدام و قذافی و بن علی و مبارک و ... هم چیزی نگفتم. از ارتش سرخ روسیه نگفتم. آوردن خون آلوده توسط اون فرانسه نامردو نگفتم. اونچه گفتم اونچه بود که زیر پذیرش جامعه جهانی اتفاق افتاد و میفته... هیچ کدوم از این ها جنبه و پشتوانه دین و ... هم نداشتن در حالی که خیلی ها بدون سواد و مطالعه خشونت رو به دین نسبت می دن... ذات انسان اگر تقوا نداشته باشه میل عجیبی به سمت بی شعوری داره.. شاید چون از اول به ما تاریخ جنایات یزیدو اب ملجم و مامون و حجاج بن یوسف و مهلب و .... رو گفتن ملت فکر می کنند هر چی خشونته تو دینه و خارج از اون همه چی اکیه...

نه آقا همون روشن فکرا هم گند زدن...

خبری نیست...

خود فروخته نباشید...

سعی کنید خودتون انسان باشید ...

شعور داشته باشید...

ذهن انسان خیلی عجیبه و هر چیزی رو توجیه می کنه.. زمانی زنده به گوری برده ها رو توجیه می کرد.. زمانی قتل و عام بی گناهان و زمانی موارد بالا که نوشتم.. امروز در بعضی مناطق حیوان آزاری و در بعضی نقاط هم نابودی بنیان خانواده رو دارن توجیه می کنند. آقا به خدا اینم جنایته.. این همه کمپانی های مستهجن چرا باید زیر سایه دموکراسی فعالیت کنند؟ خروجی این ها چیه جز پول های کثیف؟ 

سازمان ملل

نهادهای حقوق بشری

سازمان های مدعی حقوق بشر

مدعیان تمدن و دموکراسی

مدعیان آزاد اندیشی و برابری

مدعیان حقوق زنان

مدعیان تمدن و اخلاق

من امروز می گم به معنی واقعی کلمه تر زدین...

کاش می شد دهن همه تونو چسب زد...

کاش می شد حس برتری انسان، غرورش، حماقتش، دیکتاتور بودنش رو از بین برد.

به این دنیا و ما یتعلق به اعتمادی نیست...

دوستان بیاین انسان باشیم...

  • مسافر
  • ۰
  • ۰

زندگی

زندگی پدیده جالبیه.. حداقل برای من چنین بود...

فلسفه خیلی چیزاشو هنوزم نفهمیدم و شاید هیچ وقت نفهمم...

یکی از چیزای بد زندگی این استرس هایی هست که دنیا به ما میده، استرس کلی بیماری میاره ولی همین استرس گاه اون خدایی رو که تو زندگی مون گم می کنیم بهمون یاد آور میشه...

خدایا بهم کمک کن تا بتونم از پس مشکلات پیش روم بر بیام، من که جز تو هیچ کسی رو ندارم. بهم کمک کن تا همیشه صادق باشم. انسان های خوب در مسیرم قرار بگیرند و کارم همیشه دست بندگان خوب و با وجدانت باشه...

خدایا ازت می خوام هیچ کس رو شرمنده اطرافیانش نکنی و اون ها که بر ما رحم ندارند رو بر ما مسلط نکنی...

خدایا هر چقدر شکر کنم به درگاهت، کم گفتم، ازت خواهش می کنم که مشکلات کار، تحصیل، مسکن و تاهلم رو به بهترین شکل حل کنی...

خدایا بابت استرس هایی هم که این ایام می کشم ازت ممنونم. همین استرس ها منو دوباره به تو و مقربان درگاهت نزدیک کرد و بعد این چون مصلحت کارم دست توست، ازت می خوام اون طور که خودت بهتر می دونی مسیرمو پیش ببری.

خدایا قلب عزیزانم رو شاد کن. خدایا من از زندگی خیلی چیزی نمی خوام ولی نمی خوام والدینم از بابت من ذره ای نگران، دلخور یا ناراحت بشن و اگر آزمایشی در مسیرم هست دست مایه نگرانی و اضطراب اون عزیزانم نباشه.

خدایا ازت ممنونم. ازت می خوام در صورتی که خیر را ذر آن میبینی منو توانمند کن تا بتونم دست بگیرم و کمک کنم. 

  • مسافر